سخنی با دانش آموزان



شیخ ابوسعید ابوالخیر در راه بود
گفت : هر جا که نظر می‌کنم
بر زمین همه گوهر ریخته 
و بر در و دیوار همه زر آویخته!
کسی نمی‌بیند و کسی نمی‌چیند

گفتند : کو؟ کجاست؟
گفت : همه جاست
هر جا که می‌توان خدمتی کرد ،
یا هر جا که می‌توان راحتی به دلی آورد
آن جا که غمگینی هست و آن جا که مسکینی هست. 
آن جا که یاری طالب محبت است و آن جا که رفیقی محتاج مُرُوَت .

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود برترین موسیقی های شاد ایرانی - کیفیت عالی چهله انجمن بچه های ساداتی زندگی با بورس ابزار PSN | APPLE کده | اکانت بازی PS4 | کانال تلگرام PS4 خدمات وب و دیجیتال مارکتینگ طرح داناب هرمزگان وبلاگ فرهنگی آموزشی ترجمه محمدجواد رضائی لوازم آرایشی ارگانیک ایرانی